معرفی وبلاگ
سیرجان از شهرستان های استان کرمان واز مهم ترین شهرهای ایران می باشد. از سیرجان هم اکنون به عنوان دروازه اقتصادی ایران یاد می شود.در تبلاگ سیرجان شناسی می توانید اطلاعات جامعی درباره مناطق گردشگری و تاریخی نا شناخته در سیرجان بیابید. شهری که درحمله تیمور با خاک یکسان شد،افغان ها آن را غارت وخراب کردند.بازهم درجای دیگر به حیات خود ادامه داد.شهری که سه مرتبه جایش عوض شد،اما پابرجاست،رونق واعتبار خود را حفظ نموده وامروز یکی از شهرهای مهم استان کرمان می باشد
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 137415
تعداد نوشته ها : 12
تعداد نظرات : 6
Rss
طراح قالب
GraphistThem263

اولين دوره مسابقات روبيك به همت حوزه معاونت فرهنگي و اجتماعي در فرهنگسراي شورا با حضور شانزده شركت كننده برگزار گرديد . اين مسابقات در سه دور ركوردگيري گرديد و در پايان تنها شركت كننده خانم در اين مسابقات به مقام اول دست يافت. اسامي به ترتيب ركوردها 1- كيميا حسامي با زمان 46/33ثانيه 2-مجتبي برزه با زمان 53/11 ثانيه 3-محمد شريفي با زمان 1/06/46 دقيقه 4-جواد شهدادي با زمان 1/13/88 دقيقه 5-محمد امين اشتاب با زمان 1/14/08 دقيقه 6-محمد رضا قرايي با زمان 1/16/95 دقيقه 7-محمد خواجوئي با زمان 1/40/01 دقيقه 8-محمدحكيمي نست بازمان 1/46/28 دقيقه 9-امين حكيمي نسب بازمان 1/48/37 دقيقه 10-محمد زماني افشار با زمان 1/51/35 دقيقه 11-محمد جواد يار احمدي با زمان 1/56/04 دقيقه 12-علي خواجويي با زمان 2/03/00 دقيقه 13-رضا افصحي بازمان 2/30/00 دقيقه

دسته ها :

نزديكي روستاي كركوئيه و چهار كيلومتري جنوب سد خاكي تنگوئيه روي يكي از تپه ماهورها اطاقكي با ديوارهاي كوتاه وبدون سقف وجود دارد كه مردم به آن پير چهل تن مي گويند. پير چهل تن از دو چهار ديواري تشكيل شده كه سنگ هاي ديوارها بدون ملاط و يا با ملاطي بسيار سست روي هم چيده شده اند.درميان يكي از چهار ديواري ها صورت قبري از گچ ساخته شده و مردم آنرا زيارت مي كنند. چهار ديواري دوم از قبر خالي است و فقط مخصوص اداي نماز و دعا نذر و نياز است. بدليل سستي پيه ها و ديوارها امكان احداث سقف و پوشش روي قبر وجود ندارد به همين دليل مردمان محلي معتقدند پير سقف قبول نمي كند و دوست دارد قبرش درفضاي باز و نور مستقيم خورشيد باشد. به احتمال زياد تپه ي كه آرامگاه پير چهل تن روي آن قرار دارد قبرستاني مربوط به عشاير منطقه بوده و در سالهاي بسيار دور تدفين هائي در آن صورت گرفته است. شايد در سالهاي گذشته يكي از اين قبور نظر اهالي راجلب كرده و با قبر مربوط به فردي قابل احترام بوده و به عنوان محلي مقدس مورد توجه واقع شده است . امروزه هيچ اثري از قبرستان احتمالي روي اين تپه ديده نمي شود. 10- بي بي دن

كنار جاده اصلي سعادت آباد به پاريز و كنار جاده ورودي روستاي كران بناي آجري نوسازي وجود دارد كه به قدمگاه اميرالمؤمنين معروف است . بناي يادشده در سال 1362 و به همت آقاي حاج اسدالله جهانبخش بجاي يك بناي خشت و گلي با سقف چوبي ساخته شده است . بناي اوليه قدمگاه اتاقكي با ايواني رو به شرق بوده جلو آن شبيه كليّه بناهاي آرامگاهي به ايوان ختم مي شده است . در اين بنا سه قطعه سنگ سياه روي سكوئي نصب شده كه روي دو تاي آنها اثر فرورفتگي شبيه به جاي پاي انسان وجود دارد روي قطعه سوم نقش مارپيچ مانندي كنده شده است مردم معتقدند كه دو اثر پا مربوط به زماني است كه حضرت امير در اين مكان اقامت داشته اند و نقش مارپيچ تسبيح آن حضرت است

امامزاده حسنين در روستاي حسين آباد رضوي سه كيلو متري جنوب غربي قلعه سنگ دو بقعه به نام امامزاده حسنين(ع) وجود دارد اين امامزادگان شجره اي ندارند در مورد آنها نوشته اند شخص معتمد و مومني به نام حاج زين العابدين شبهاي متوالي در خواب مي بيند كه پارچه اي سبز از آسمان در مكاني كه الان حرم قرار دارد بر زمين مي افتد «1290ه ق» پس از بازگو نمودن خواب ، به كمك معتمدين و مومنين اقدامات اوليه جهت خاكبرداري و پيدا نمودن آثاري كه دال بر وجود امامزاده اي باشد صورت مي گيرد و طولي نمي كشد كه آثار و بقاياي ساختمان و دو قبر كه بيانگر وجود زيارتگاهي با همين نام فعلي در اين مكان بوده است نمايان مي گردد.

در كنار استخر حسين آباد درخت انجيري كهنسال وجود دارد كه به " پير انجير " معروف است. مردم محلي معتقدند خضر نبي از اين محل گذشته و زير اين درخت استراحت كرده است . به همين دليل نيز خداوند به بركت حضور اين پيامبر عظيم الشأن بر عمر و عظمت اين درخت افزوده و يا بقولي درخت انجير نظر كرده است . درخت پير انجير بيش از 200 سال عمر دارد و ميوهاي شيرين و آبدار آن از نوع انجير سياه است. مردم محلي تحت هيچ شريطي حاضر به شكستن و يا سوزاندن شاخه هاي قطع شده و يا خشك شده آن نيستند و به همين دليل در اطراف درخت شاخه هاي ريز و درشتي ريخته شده كه بعضي از آنها به شدت پوسيده و پوك شده و نشان مي دهد كه ساليان درازي در كنار درخت افتاده اند . مردم محلي و ساكنان روستاي حسين آباد در روز هاي خاص و يا در جشن ها و سوگواري هاي مذهبي در كنار پير انجير جمع شده و آش و غذاي نذري مي پزند و بين اهالي تقسيم مي كنند .

در 12 كيلو متري شمال پاريز و برسر راه آسفالته پاريز به سرچشمه صخره اي عظيم و نسبتآ بلند قد برافراشته كه به " شاه خليل الله " يا " كوه عروس " يا بقول دكتر باستاني پاريزي در كتاب يعقوب ليث " خال كوه " معروف است:در سه كيلو متري غرب اين كوه آثاري از چند اتاق دخمه اي و محوطه ي داراي سفال هاي لعابدار و منقوش مشابه سفالهاي سده هاي اوّل اسلامي ديده مي شود . در 500 متري شمال اين محوطه نيز قبرستاني وجود دارد كه سنگهاي مرمر و كتيبه هاي روي آنها تا حدّي قدمت آنها را مشخص مي كند . مجموعه ياد شده گويي اين واقعيت است كه در اويل اسلام تا دروه صفوي مردماني در اين منطقه مستقر بوده اند . خانه هاي آنها دخمه اي بوده است و هم چنين قلعه ي براي دفاع در مقابل تجاوز گران داشته اند كه فعلآ اثري از آن باقي نمانده است و تنها آثار قبرستان آنها قطعات شكسته سنگ مرمر كتيبه دار است . متأسفانه لوله گذاري جهت انتقال گاز از ارسنجان به رفسنجان از روي قلعه مي گذشته و كند و كاوها براي استقرار لوله هاي گاز باعث تخريب بيش از پيش قلعه خال كوه شده است . حدود 2 كيلو متري جنوب قلعه خال كوه ودر ميان دره معروف به چاه سومو در يك نقطه كاملآ مشخص مقدار زيادي سرباره هاي كوره ذوب مس روي هم ريخته است . اين سرباره ها حاكي از اين است كه در اين مكان مس استخراج مي شده است . مجموعه قلعه خال كوه و سرباره ها نشان مي دهد كه مردمان مستقر در اين قلعه در كار استخراج مس بوده اند سفالهاي بدست آمده از اين منطقه قدمت آن را به اوائل اسلام مي برد و نشان مي دهد در اين زمان مردمان قلعه خال كوه به استخراج مس دست يافته بودند . محدوده قلعه خال كوه هم اكنون در اختيار عشاير و گله داران پاريز است . يك رسم قديمي در ميان اين عشاير وجود دارد كه احتمالآ مربوط به قبل از اسلام و اعتقادات ميترائيسم بوده است . مردم در روز چهلم ( چهل روز بعد از نوروز ) يعني نهم ارديبهشت در كنار اين كوه جمع شده و آش شير مي پزند . آنها معتقدند پختن آش شير و توزيع آن در ميان مردم باعث بركت و افزيش محصولات دامي خواهد شد

 شهر سيرجان كه داراي تاريخ و فرهنگ كهني است .و از آخرين آثار به جاي مانده دلالتي بر تاريخي جلوتر از دوره اشكانيان را به خود اختصاص داده. و آثار باستاني كه در طول تاريخ اين سرزمين هنوز با بي توجهي به صورت خرابه هايي باقي مانده و جاي تعجب را باقي گذاشته كه چرا مسئولين با عدم بي توجهي به اين آثار بدنبال حذف كردن تاريخ ،فرهنگ واصالت خود مي باشند. گويي از اين سرزمين نيستند يا اينكه هيچ گونه دلوابستگي به آن و شايد بتوان گفت كه هيچ گونه اطلاعي از تاريخ و فرهنگ كهن اين سرزمين باستاني ندارند و به گونه اي كه با اين خاك غريب باشند .اميد است با بي مهري خود باعث از بين رفتن كامل تاريخ اين سرزمين نگردند و به طوري كه نسل آينده اطلاعي از سند تاريخي خود نداشته باشند با كمي تآٌمل مي توان هم اين تاريخ و آثار باستاني را حفظ كرد و از طرفي اگربه آنها با ديد گردشگري و منبع درآمدي نگاه كرد. با يك تير مي توان دو نشان را زد هم اين آثار را حفظ كرد و هم اقتصاد شهر را متحول كرد. شايد بتوان نمونه بارز اين بي توجهي و گنج پنهان را در خرابه هاي قلعه سنگ يافت . مي توان با بازسازي آثار قديمي ، آوردن روشنايي و آب اشاميدني ، ايجاد استراحت گاه، سرويس هاي بهداشتي،جاري ساختن آبشار مصنوعي از بالاي كوه، نور افكني كوه ،ساخت موزه تاريخي سيرجان در اين مكان، ساخت بازارچه هاي صنايع دستي ، درست كردن جاده هايي منتهي به قلعه سنگ ،كه شايد احداث جاده اي جديد از اتوبان بندر عباس به سيرجان رونق زيادي براي گردشگران غير بومي را در ايام تعطيل و نوروز رابه خود اختصاص بدهد. و براي مردم بومي كه تقريبا جاي گردشگري در نزديكي سيرجان ندارند،با كشيدن خياباني به صورت سنگ فرش مابين جاده سيرجان ،بافت تا مرقد مطهر امام زاده علي (ع) و از آنجا تا قلعه سنگ هم سنت پياده روي را در سيرجان احياء كرد و هم مكاني براي تفريح و ورزش ايجاد كرد . و با كمي تبليغات مي توان سير عظيم گردشگران را به اين سمت روانه كرد. همه اين موارد در صورتي امكان پذير است كه بتوانيم حداقل امكانات رفاهي را محيا كنيم. شايد مسئولين بگويند كه ما خودمان بهتر از ديگران بر اين امر واقف هستيم يا اينكه بيان كنند بودجه و سرمايه اي براي انجام اين كارهاي آرمان گرايي ندارند .ولي با كمي تآٌمل ،تدبر و حس ميهن دوستي مي توان پلي بين آرمانگرايي و واقع گرايي زد و آن را به حقيقت تبديل كرد.يكي از اساسي ترين مشكلاتي كه باعث گرديده تا قلعه سنگ دست نخورده بماند را در عدم اكتشاف آثار باستاني مدفون در ميان تپه هاي خاكي اين منطقه را بيان كرد و اين امر مهم نيز بدون دستور شوراي انقلاب فرهنگي صورت نمي پذيرد . و مي توان به گفته دكتر ذرگري رئيس سازمان ميراث فرهنگي در زمان رياست جمهوري آقاي هاشمي رفسنجاني ذكر كرد كه بيان داشت در ايران هر هزار متر يك تپه خاكي باستاني وجود دارد كه اگر بخواهيم به همه آنها رسيدگي كنيم مدت زمان زياد و بودجه كلاني را را مي طلبد. ولي ميتوان گفت كه مردم هر شهر اين حق را دارا مي باشند اطلاعي از تارخ و فرهنگ گذشته خود داشته باشند.و اگر اين كار براي آنها ميسر نيست ،آن را در اختيار مسئولين مربوطه شهر مربوطه گذاشته تا هم اين آثار را از دل خاك بيرون و هم آن ها را حفظ كنند . واين دليلي بر محروم گذاشتن مردم يك سرزمين از تاريخ خود نيست.در نهايت شايد بتوان از ساده ترين راه كارهابراي حفظ اين آثار را ، جذب سرمايه گذاراندانست و آن هم امكان پذير نيست مگر اينكه بتوانيم شرايط مساعد اقتصادي و دلگرمي اين امر را براي آنان فراهم ساخت كه حاظر باشند اين ريسك اقتصادي را پذيرفته و تبديل به منفعت اقتصادي كنند. يا مي توان با پخش كردن برگه هاي اوراق مشاركت با پشتوانه شهرداري باين مشكل را حل كرد. و هزاران راه كار ديگر براي حفظ اين اثر باستاني و ساير آثار وجود دارد كه در مطالب فوق سعي بر اين شده است كه از مسائل حاشيه اي خودداري و به مسائل پيشنهادي پرداخته شود تا شايد راه كاري مناسب براي حفظ اين آثار باستاني با ارزش پيدا شود و مردم نيز از تاريخ گذشته خود كه سند افتخار آنهاست بي نصيب نمانند.

تاريخچه استان سمنگان در كتاب تاريخ سيرجان به نقل از معجم البلدان جلد 5 ، آمده است:" صفاريان و آل بويه را توجه خاصي به آبادي سيرجان بوده و قنوات بسياري در آن حفر و احداث نموده اند .آب آشاميدني شهر از دو قنات بوده كه (عمرو) و(طاهر) فرزندان ليث احداث كرده اند ، كه در شهر داخل شده باغهاي آنها را مشروب مي سازند."در اين كتاب آمده است : "سيرجان تا زمان سامانيان مركز ايالت كرمان بوده و نيمه دوم قرن چهارم علي بن محمد بن الياس ، مركز ايالت را كه سيرجان بود براي اينكه به سامانيان كه در خراسان بودند نزديكتر باشد به شهر كرمان منتقل نموده است." پس به شهادت تاريخ سابقه سيرجان براي مركزيت يك استان در جنوبشرق كشور از شهر كرمان بيشتر است. مقدسي مورخ قرن چهارم هجري قمري مي گويد:"سيرجان در زمان آل بويه از شيراز بزرگتر و با شكوه تر بوده است." اولين شواهد دال بر درخواست مردم جهت تشكيل استان جديد به مركزيت سيرجان به اوايل دهه 50 باز مي گردد زمانيكه اولين بيمارستان شهر( آيت ا... كاشاني فعلي) توسط فرح همسر شاه معدوم افتتاح مي شد مهمترين پيام و خواسته مردم را كه به پايتخت مي برد « استان شدن سيرجان» بوده است.كه اين آرزوي مردم در پيچ و خم دستگاه طاغوت گم مي شود . با توجه به موقعيت جغرافيايي مناسب شهر واقع شدن در چهارراه ارتباطي كشور و در مسير بندرعباس، تهران، كرمان،شيراز،يزد و داشتن آب و هواي گرم و خشك كه مناسب جهت انبارسازي ، نگهداري اقلام صادراتي و وارداتي از بنادر شرجي و مرطوب خليج فارس و فاصله نزديك با بندرعباس در اواخر دهه 40 و اوايل دهه 50 طرح تشكيل استاني بنام « ستاره ساحلي» به مركزيت سيرجان مطرح شد . قبل از انقلاب اين طرح عقيم مانده و به مرحله عمل نرسيد، اما همين تفكر دولتمردان در خصوص موقعيت جغرافيايي ممتاز سيرجان باعث انتخاب اين شهر جهت ساخت طرحهاي كلان ملي از قبيل منطقه ويژه اقتصادي، گمرك و فرستنده راديويي موج كوتاه كشور مي گردد. استان سمنگان در يك نگاه استان سمنگان به مركزيت سيرجان سالها سوژه مورد مطالعه دانشجويان سيرجان و علاقمندان به اين مقوله بوده و چندين پايان نامه در مقاطع مختلف رشته جغرافيايي سياسي و .... تدوين شده است كه مهمترين آن مي توان موضوع تحقيق آقاي محمد نادري فارغ التحصيل رشته جغرافياي سياسي دانشگاه تهران اشاره كرد كه در سال 78 در جريان شركت در رقابتهاي انتخاباتي مجلس ششم ، استان شدن را جزء شعارهاي انتخاباتي خود قرار داد البته است بدانيد در همان روزها افرادي كه امروزه خود را سينه چاك استان شدن معرفي مي كنند در نشريات خود نادري را به باد انتقاد و حمله گرفتندو بگذريم...... استان مورد نظر به نام سمنگان است كه اين نام در استانهاي اساطيري و اشعار حماسي شاهنامه آمده است. منطقه اي به مركزيت سيرجان در جنوب شرق كشور شامل 12 شهرستان و شهر ( سيرجان- شهربابك- حاجي آباد- بافت- ارزوئيه و ني ريز و شهرهاي پاريز، گوغر باغات، زيدآباد و قطروئيه) كه در صورت تصويب ، اين استان يكي از نقاط استراتژيك مواصلاتي و قطب مهم دانشگاهي ، كشاورزي، زراعت، مواد معدني و فولاد كشور خواهد بود. پيام هايي كه به گوش مسئولين رسيد جدي ترين و حساس ترين زمان كه خواسته مردم جهت استان شدن سيرجان به گوش مسئولين رسيد .در زمان سفر مقام معظم رهبري به استان و سخنان نماينده و حمايت فرماندار جيرفتي الاصل آن روز در حمايت از استان شدن سيرجان بود.در مراسم سخنراني رئيس جمهور احمدي نژاد در ورزشگاه امام علي (ع) نيز از تريبون رسمي دولت خواسته مردم شهر به گوش رئيس جمهور ملت رسيد. سخناني كه گر چه در انتخابات مجلس هشتم مورد تمسخر برخي نيروهاي سياسي و نشريات قرار گرفته و تشكيل استان سمنگان را غير ممكن جلوه دادند اما اين مواضع در باور و خواسته مردم سيرجان خللي بوجود نياورده است و به جرأت مي توان گفت كه سرنوشت انتخابات ده سال آينده سيرجان اعم از مجلس و رياست جمهوري و توفيق گروهها و جناحهاي سياسي در جلب آراي مردم، متأثر از بحث جدي استان شدن سيرجان خواهد بود كه به نكاتي پراكنده در اين خصوص اشاره مي كنيم. استقلال بردسير اولين قدم يكي از اولين شروط منطقي و قانوني در تشكيل استان جديد وجود نماينده هاي مجزا براي استان در مجلس شوراي اسلامي است و با اين فرض ، نياز به نماينده مستقل براي بردسير مي باشد كه شايد براساس منافع سياسي كوششي در جهت استقلال بردسير انجام شده و تعيين نماينده مستقل براي بردسير در اين دوره نيز در هاله اي از ابهام قرار دارد پس نماينده فعلي مردم بايد پاشنه ها را بالا كشيده و با كوشش در جهت استقلال شهرهاي بردسير ، ني ريز و حاجي آباد در مجلس قدمي جهت استان شدن سيرجان بردارند. نمايندگان سيرجان چه كردند؟ 1- محمد اخلاقي نيا نماينده رفسنجاني الاصل! شهر ما در مجلس اول كه مردم سيرجان در سالهاي اول انقلاب و در زمان شكل گيري نهادهاي انقلابي در يك اشتباه استراتژيك نماينده اي غير بومي را انتخاب كردند كه هيچگونه وابستگي به خاك سيرجان نداشت. 2-سيداحمد حسيني : دو دوره اول نمايندگي وي همزمان با جنگ تحميلي بود كه در آن برهه زماني بدليل حاكم بودن شرايط جنگي هيچ استان جديدي در كشور متولد نشد و در دوره بعدي (مجلس چهارم) همزمان با دولت سازندگي ، بدليل عدم همراهي مسئولين دولتي آن روز كه يكي از آنها حسين مرعشي استاندار وقت و طرفدار جدي تحميل شدن رفسنجان بعنوان استان جديد ، كوششهاي وي براي استان شدن سيرجان بي نتيجه ماند.اما مهمترين و جدي ترين اقدام حسيني ، مربوط به مجلس هفتم مي باشد كه دو سال آخر آن مصادف با رياست جمهوري دكتر احمدي نژاد است . در اين دوره وي توانست پيام مردم سيرجان را به گوش دولتمردان برساند.گرچه عمر مجلس هفتم به پايان رسيد اما توقع مردم ادامه اين اقدامات توسط نماينده فعلي است. 3- سيد محمد هاشمي : نماينده مردم سيرجان در دوره پنجم در جهت هماهنگي كامل با كارگزاران سازندگي اقدام خاصي در خصوص استقلال بردسير و استان شدن شهرش انجام نداد و دوره بعدي نمايندگي وي در مجلس ششم بيشتر صرف حمايت از جريان افراطي اصلاحات و امضاي بيانيه هاي بيهوده سياسي و باعث غافل شدن وي از خواسته مردم شهرش گرديد. 4- شهباز حسن پور : نماينده دوره هشتم در آخرين اظهار نظر خود - كه حاكي از دريافت پيام جدي مطالبات مردم است – مي گويد :"در ديدار خصوصي با رئيس جمهور تقسيم استان كرمان را آقاي احمدي نژاد تكذيب كرده و گفتند فعلا هيچ تصميمي قطعي براي تقسيم استان كرمان در دستور كار دولت نيست". اين در حاليست كه آقاي حسن پور قبلا در اظهارات خود ، تشكيل دو استان جديد به مركزيت سيرجان و جيرفت را خواستار شده بود. با توجه به نكات فوق و سخنراني آذر ماه وي در دانشگاه آزاد كه استان شدن را حق مسلم مردم جيرفت اعلام كرده بود ، مجموعا نوعي عقب نشيني وي از موضع قبلي خود تلقي مي شود. فرمول آسان استان شدن سيرجان! 1 – اطلاع رساني توانايي ها ، زير ساختها و قابليتهاي شهرستان به مركز جهت تبديل شدن به استان. 2 – بررسي موضوع در اداره كل تقسيمات كشوري وزارت كشور و ارائه نتيجه به هيئت دولت . 3 – تصويب توسط هيئت دولت و تقديم لايحه به مجلس. 4 – تصويب لايحه استان شدن آن منطقه توسط نمايندگان مجلس شوراي اسلامي. كه نماينده هر شهرستان در سير مراحل فوق نقش تعيين كننده اي دارد كه مي تواند با استفاده از ابزارهايي از قبيل سئوال يا استيضاح وزير كشور و يا راي اعتماد يا عدم اعتماد به اعضاي هيئت دولت در سه مرحله اول نقش حياتي داشته و پس از تقديم لايحه به مجلس نيز بايد از قدرت رايزني و نفوذ كلام خود در جلب آراء همكاران نماينده اش استفاده نمايد. مسئولين شهر بيدار شوند! در حالي كه بر اساس اطلاعات موثق ، در طي ماه هاي گذشته امام جمعه سيرجان ، ضمن تماس و رايزني با برخي مسئولين از جمله استاندار كرمان در عملي شدن اين خواسته مردم تاكيد داشته است . اما ساير مسئولين شهر ما همچنان در خواب عميقي بسر برده و از تحولات استان عقب ترند .و برخي نيز با مصاحبه هاي بلند و بالا با نشريات و انداختن توپ ناتواني خود در زمين دولت و مقصر جلوه دادن دولت احمدي نژاد در اين قضيه پروژه جديد در فرافكني و تبرئه خود در افكار عمومي را آغاز كرده اند. از طرف ديگر به لطف كوشش مسئولين شهر جيرفت تعدادي ديگر از ادارات اين شهرستان به اداره كل ارتقاء يافته اند ، يعني يك قدم پيش به سوي استان شدن... البته نگاه مقايسه اي به فاكترهاي فرهنگي ، اقتصادي ، اجتماعي ، سياسي و زيربنايي شهرهاي سيرجان و جيرفت را به خوانندگان محترم مي سپاريم. آيا وقت آن نرسيده است كه مسئولين شهر ما با كنار گذاشتن رودربايستي ، پاسخگوي خواسته ها و مطالبات مردم و در واقع ولي نعمتان خود باشند؟ منبع:نشريه الكترونيكي آذر مهر

«فضل ديگر جنبه ي هديه ندارد بلكه جنبه ي جبر و اجبار به خود گرفته !» در گذشته اگر قرار بود فردي ازدواج كند،همه ي اقوام و اهل محل دست به دست هم مي دادند و سور و صاد عروسي را فراهم مي كردند وهر كدام به نوبه ي خود يكي از وسائل برگزاري جشن از قبيل قند،چاي،شيريني،برنج ،گوشت... را فراهم مي كردند و روز قبل از برگزاري مراسم آنها را تحويل مي دادند و با كمك و ياري هم مراسم باشكوهي برگزار مي كردند كه سرشار از همدلي و رفاقت بود و بدنبال اين بودند كه دو جوان سر و سامان بگيرند و نيتشان خير خواهانه و بدون هيچ گونه چشم داشتي آن را انجام مي دادند.ولي به مرور اينكه جوامع روبه صنعتي شدن گذاشت،اين اداب و رسوم نيز تغير كرد و هدايا در غالب مادي نمو پيدا كردند.شايد يكي از هزاران دليل آن اين بوده است كه از تداخل و تكراري بودن اقلامي كه مي آورند جلوگيري مي كرد و با مبلغ نقدي كه پس از خاتمه مراسم جمع مي شد،فرد مي توانست به دلخواه خود آن را خرج كند كه اين كار در جاي خود خوب و قابل تحسين است

درسيرجان به هنگام انعقاد جشن عروسي بر روي پاكت هاي دعوت ميهمانان با خودكا نوشته شده است:

مراسم فضلي مي باشد.

واژه ها واصطلاحات رايج در بين مردم سيرجان(البته مخفي نماند اين لغات واصطلاحات محلي واصيل سيرجاني اكثرا توسط قديمي ترها مورد استفاده قرار مي گيرد به گونه اي كه اگر شما چند دقيقه با يك پير مرد سيرجاني صحبت كنيد به وضوح مي توانيد برخي از اين اصلاحات را بشنويد ومتاسفانه بيش تر افراد ديگر ازاين واژه ها استفاده نمي كنند)

اوقلي قيتو=او+قلي+قيتو=رقيق،آبكي

انذراتو=مقدارخيلي كمي

وخي=بلندشو

بتمرگ=بنشين

اودلوزون=آويزان

چپلاق=پشت دستي

اوتا=نخ

لرد=بيرون

لته=پارچه

اپچو=بردوش كشيدن

بش من=براي من

لسك=خسيس

النقيتو=مجسمه

بليت=ديوانه

اوف=عجب،واي

تقارو=ظرف كشك سابي

پفتل=تفاله چاي

ترش پلا=آبكش

كلت=كتري

چينه=ديوار

گلوپ=لامپ

كتمبه=كله

اوسا=آنوقت

بازديد كنندگان گرامي اميدوارم فقط تلفظ اين واژه ها رابلد باشيد.شما در فضاي مجازي نمي توانيد اين كلمه ها را پيدا كنيد .اگر نمي توانيداين كلمه ها را بخوانيد تا درباره آن ها توضيح بيش تري بدهم.


 

شهرستان سيرجان در موقعيت 55 درجه و32 دقيقه طول شرقي و 29 درجه  و 25 دقيقه عرض شمالي واقع ميباشد. آب و هواي  غير شرجي و چهار فصل در ارتفاع 1730 متري از سطح دريا هاي آزاد ، تابستانهاي گرم و خشك و زمستانهاي سرد و خشك ، از مهر ماه تا پايان ارديبهشت ماه فصل بارندگي در اين شهرستان محسوب ميشود ميانگين بارندگي ساليانه 142 ميليمتر ميباشد . رطوبت نسبي 36% ميانگين درجه حرارت حداكثر 37 درجه سانتيگراد و حداقل 1- حداكثر درجه حرارت ( مطلق ) 42 و حداقل درجه حرارت ( مطلق ) 5- درجه سانتيگراد.

خلاصه :دارستان نام روستايي است در استان كرمان و ۲۹ كيلومتري شهرستان سيرجان. باغباني و كشاورزي شغل اصلي مردم دارستان بوده و مهم ترين محصول كشاورزي آن پسته است.

مشروح:

موقعيت جغرافيايي
روستاي دارستان در جنوب شرقي  بخش گلستان ( ملك آباد ) شهرستان سيرجان استان كرمان قرار دارد.
اين روستا در طول جغرافيايي 54 درجه و 59 دقيقه تا 56 درجه و 28 دقيقه شرقي و عرض جغرافيايي 28 درجه و 39 دقيقه تا 30 درجه شمالي قرار دارد.

مقر اين روستا بستري دشت گونه است كه توسط اراضي كشاورزي و باغات پسته محدود شده است. اين دشت كويري بين كوههاي مركزي ايران و منتهي اليه زاگرس جنوبي قرار دارد. تصاوير ماهواره اي ، تعدد باغات پسته در حاشيه اين روستا و روستاهاي همجوار را به خوبي نشان مي دهند.اما عليرغم توسعه كشاورزي در اين منطقه ، روستاي دارستان نسبت به روستاهاي اطراف كمتر در حصار باغات پسته قرار گرفته و از هكتارها زمين آزاد برخوردار است كه قطعاً در توسعه و پيشرفت آينده اين روستا نسبت به ساير روستاها نقش بسيار مهمي ايفاء خواهد كرد.

امكانات

 

در سطح روستا :

دبستان - كه پسرانه و دخترانه آن اخيراً هر دو در يك واحد آموزشي تك شيفت ادغام شده اند.

راهنمايي پسرانه

راهنمايي دخترانه

مسجد صاحب الزمان ( عج )

حسينيه اباعبدالله الحسين ( ع )

سالن اجتماعات حضرت ابوالفضل ( ع )

كتابخانه

سالن ورزشي و چند منظوره دارستان ـ در دست احداث ـ

زمين ورزشي فوتبال و واليبال

پست بانك

شركت تعاوني روستايي

تعمير گاه اداوت كشاورزي

تعميرگاه ماشين هاي بنزيني

آپارات وسايل نقليه

تابلو نويسي

مصالح ساختماني

كارگاه ساخت بلوك و موزاييك

فروشگاه قطعات يدكي

جوش قطعات فلزي

عكاسي و فيلمبرداري

آرايشگاه مردانه

آرايشگاه زنانه

فروشگاه مواد غذايي

مجتمع و بازارچه لوازم مصرفي و خانگي

در شعاع دو كيلومتري روستا:

پمپ بنزين و نفت گاز

 باسكول ديجيتال و ترمينال ضبط و فرآوري پسته

قلعه سنگي بي بي دن – از مراكز تفريحي طبيعي

 

 

اشتغال

در كنار مشاغل ريز و درشت ،مي توان از كشاورزي و صنايع دستي ( متمركز بر گليم بافي ) بعنوان مشاغل اصلي مردم روستاي دارستان نام برد.

از ديگر مشاغل ، دامداري ، بنايي و كارگري ساختمان است كه  دستمزد آن منبع درآمد عده اي  از خانوار ها محسوب مي شود.

 


 همان گونه كه بيان كرديم روستاي دارستان داراي فعاليتهاي كشاورزي و باغداري است. سطح خدمات محدود به خدمات آموزشي و تجاري است. منابع معدني و صنعتي در حداقل ممكن ايجاد شده اند و صنايع محدود به پسته پاك كني اكثرا خانگي و دستي است.
شغل عمده مردم روستا در زمينه كشاورزي و عمدتا از نوع باغداري است كه به صورت مالك عمده يا خرده به توليد محصول پسته مي پردازند و يا با كارگري در شركت كشاورزي سيرجان بنياد نقش عمده اي در توليد محصول پسته شهرستان دارند كه نتيجه آن برداشت سالانه چندين هزار تن پسته از اين منطقه و فروش به تجار عمده جهت صادرات اين محصول به خارج از كشور است و با توجه به اينكه پسته دومين محصول صادراتي كشور پس از نفت و گران ترين محصول كشاورزي ايران محسوب مي شود، لزوم سرمايه گذاري در اين بخش كاملا احساس مي شود.
 دامداري در اين روستا عمدتا به شكل سنتي انجام مي شود. اكثر اهالي به پرورش چند رأس گوسفند در خانه مي پردازند كه توليدات آنها بيشتر جنبه خودمصرفي دارد. صنايع دستي مانند بافت «گليم شريكي پيچ» كه نوعي بافت خاص از گليم است در روستاي دارستان رايج است. اين محصول توسط بانوان عمدتا در شهرستان سيرجان و به خصوص در روستاي دارستان توليد و راهي بازارهاي جهاني مي شود

 

 

 

كشاورزي


در حوزه كشاورزي ، اين روستا توانسته است چندين موتور پمپ آبرساني باغات را تحت نفوذ خود قرار دهد كه محصول عمده آنها پسته است.


 از لحاظ منابع آب كشاورزي روستاي دارستان  ، در حال حاضر چشمه و رودخانه اي در اين روستا جريان ندارد بلكه منابع آب كشاورزي را چند حلقه چاه تشكيل مي دهند كه در اطراف روستا قرار دارند و آب آنها توسط موتورها ي پمپ به سطح زمين هدايت مي شود.
در ساليان دور، كه كشت محصولاتي چون گندم و جو و ارزن و پنبه در زمينهاي كشاورزي روستا رونق فراوان داشت، منبع اصلي تأمين آب كشاورزي قنوات مختلفي بود كه يادگار پيشينيان بودند اما با رايج شدن حفر چاههاي عميق و استحصال آب از عمق زمين و كاهش بارندگي و خشك شدن قنات ها و عدم مرمت آنان، اراضي فراواني زير كشت باغات پسته رفته و سبب توسعه فعاليتهاي كاربردي و كالبدي روستاي دارستان شده است بطوريكه در حال حاضر آب كشاورزي باغات شرقي از موتور پمپ دانشكر، آب باغات شمالي از موتورپمپ توانايي و شهسوار، آب باغات غربي از موتور پمپ عبدل آباد، آب باغات جنوب غربي از موتور پمپهاي غلامحسين رييس، فخرآباد و محمودآباد و آب باغات جنوبي از موتورپمپ حاج خاتون تأمين مي شود و ساليانه چندين تن پسته خشك از باغات روستاي دارستان توليد شده و توسط بازرگانان داخلي تحت عنوان پسته سيرجان – كه در نوع خود يكي از مرغوبترين پسته هاي ايران به شمارمي آيد - به كشورهاي ديگر صادر مي شود.


اقليم ( آب، هوا، خاك )


عوامل مؤثر بر شكل گيري روستاي دارستان:

1.           توانهاي جغرافيايي

2.           منابع آب

3.           منابع خاك

4.           ارتباط و نحوه دسترسي

5.           وجود واحدهاي خدماتي

6.           استفاده از تكنيك هاي جديد

7.           شيب مناسب زمين

 


روستاي دارستان در منطقه اي خشك و كويري واقع شده است به همين دليل آب و هواي آن ويژگيهاي اقليمي مناطق كويري درون فلاتي ايران را داراست كه از مشخصات آن مي توان به كمي بارندگي، دامنۀ نوسان حرارتي كم و بيش زياد و خشكي را نام برد.
تابستانهاي گرم و زمستان هاي سرد از خصوصيات اين نوع اقليم مي باشد.

درجه حرارت:
طبق اندازه گيريهاي انجام شده، بيشترين دما مربوط به ماههاي تير و مرداد و كمترين آن مربوط به اسفندماه مي باشد

رطوبت نسبي:
طبق اندازه گيريهاي انجام شده، ميزان رطوبت نسبي در آذر ماه به حداكثر خود و در ماههاي خرداد و تيرماه به حداقل خود ميرسد.

بارندگي:
بيشترين مقدار بارندگي روستاي دارستان در فصل زمستان بوده كه خود معلول جريانهاي مديترانه اي از غرب است و در فصل بهار نيز بارشها به صورت رگبارهاي زودگذر ديده مي شود.
منشأ اصلي بارشها در اين روستا، جريانهاي مرطوبي هستند كه همراه مراكز كم فشار از اوايل آبان ماه تا اواخر ارديبهشت از غرب كشور وارد مي شوند. اين جريانها به علت بارندگي هايي فراواني كه در نواحي غرب انجام مي دهند و همچنين عدم وجود مكانيسمهاي تشديد بارندگي در بين راه، با بارش قابل ملاحظه اي در اين روستا همراه نيستند.
بارندگي هاي تابستانه نيز تحت تأثير جريانهاي موسمي مي باشند و مقدار بارندگي حاصل از آنان ناچيز است.


آب:
منبع آب شرب
منبع  آب شرب روستا، يك مجتمع آبرساني است كه در 4 كيلومتري روستاي دارستان قرار دارد. اين مجتمع شامل استخري به ارتفاع 5 متر است كه علاوه بر روستاي دارستان، تامين كننده آب شرب روستاهاي اميرآباد شول و ملك آباد نيز مي باشد.




سوانح طبيعي


در ساليان اخير،در روستاي دارستان، سوانح طبيعي مشهور و عمومي يعني زلزله و سيل به صورت محدود و جزيي روي داده است.
با وجود اينكه گسل بلورد در مسير عبور خود از نزديكي اين روستا عبور مي كند اما در 50 سال گذشته زلزله مخربي در اين روستا روي مشاهده نشده  و تنها در حد تكانهاي جزيي، زلزله هاي خفيفي روي داده است.
وقوع سيل نيز در اين روستا با توجه به موقعيت دشت گونه بودن چندان دور از انتظار نيست اما از شدت و تأثير محدودي برخودار بوده است. شديدترين و تأثيرگذارترين سيلي كه در دهه هاي گذشته رخ داده است مربوط به سيلاب حوالي سال 1354 است كه بيشتر موجب تخريب روستاهاي همجوار شد  اما به روستاي دارستان به بلحاظ دارا بودن سيل بند ( خاكريز ) آسيب جدي وارد نشده است.



پوشش گياهي


جنگل و مرتعي در حاشيه روستاي دارستان وجود ندارد. بيشتر اراضي اطراف روستا را باغات پسته پوشانيده اند كه عمده آنها در قسمت شمال شرقي و جنوب و جنوب غربي روستا واقع شده اند.
بجز باغات پسته، پوشش گياهي نواحي بياباني منطقه شامل بوته هاي تيغ دار با برگهاي سوزني يا خاردار نظير آدور و كهورك و بوته هاي فصلي مانند جلنگو و مَك ( = شيرين بيان ) مي باشد.
وجود آب و هواي بياباني و نيمه بياباني اين منطقه، دشت گونه بودن، كم بودن مقدار بارندگي و بادهاي موسمي تابستانهاي گرم و خشك و زمستانهايي سرد را پديد آورده است و اين شرايط باعث عدم پوشش گياهي ممتد در اين منطقه شده است.



جمعيت

 

آمار و ارقام:


طبق محاسبات در سال 1385 هجري شمسي جمعيت روستاي دارستان 1306 نفر مي باشد كه از اين تعداد 687 نفر را مرد و 619 نفر را زن تشكيل مي دهند.
آمار جمعيت روستاي دارستان كه در سال 1385 در پي سرشماري عمومي نفوس و مسكن مركز آمار ايران اعلام شد از رسميت بيشتري برخوردار است.

سير تحولات جمعيتي:


روستاي دارستان در سال 1345 شمسي به عنوان يك آبادي متوسط در سطح منطقه محسوب مي شده و جمعيتي برابر با 469 نفر را در خود جاي داده بود و اين در شرايط بود كه هنوز تغييرات اجتماعي – اقتصادي و كالبدي تمدن جديد به وجود نيامده بود و جمعيت سكونت گاهها وابسته به توانهاي ارگانيك و طبيعي خود بوده است.
در سال 1355 جمعيت اين روستا با رشدي 0.5 درصدي به 492 نفر رسيد.
اما در سال 1365 جمعيت اين روستا رشد قابل توجهي به مقدار 4.7 درصد را تجربه ميكند و به عدد 777 نفر مي رسد
در سال 1375 با رشد نسبي 3.1  درصد جمعيت روستا به 1055 نفر مي رسد
در سال 1380 با رشد 2.5 درصد به 1193 نفر رسيد.
و در سال 1385 جمعيت روستا با بالاترين رشد نسبي خود يعني 4.8 درصد به عدد 1306 نفر رسيده و اين روال رشد با سير صعودي ادامه دارد. مضاف بر اينكه واگذاري مسكن جديد در دارستان كه از حوالي سال 1387 در قالب شهرك جديد ، افزايش آمار جمعيت اين روستا را سرعت زيادي بخشيده است.


بررسي ويژگيهاي جمعيتي روستا:


الف) جمعيت ساكن روستا كه به طور دائم در تمام فصول سال در اين روستا ساكن بوده و عمدتا بومي هستند و در فعاليتهاي اقتصادي روستا نقش مهمي دارند و تعداد آنها در سال 1386 در حدود 1306 نفر در غالب 300 خانوار بوده است

ب) جمعيت بومي غير ساكن ( جمعيت فصلي ) كه معمولا ساكن شهرستان سيرجان بوده و فقط در ايام تعطيل و فصل برداشت محصول به روستا مي آيند علاوه بر آنها عده اي هم از روستاهاي كفريز و برج شيله به منظور تحصيل و به عنوان دانش آموز در ابتداي سال تحصيلي ساكن روستا مي شوند

ج) كارگران مهاجر شاغل در باغات پسته كه عمدتا افغاني بوده و در فصول مختلف سال تعداد آنها به تناسب كارهاي موجود در باغات تغيير مي كند اما مهاجرت آنان به صورت غير دائم است
قابل توجه اين كه از زمان تأسيس روستاي دارستان اجازه سكونت دائم به هيچ  يك از مهاجران افغاني داده نشده است.

روند رشد جمعيت و پيش بيني جمعيت آينده روستا:

با احتساب نرخ رشد 4.8 درصدي جمعيت روستا در سال 1385 و ادامه اين روند جمعيت روستا در پايان سال 1390 بالغ بر 1520 نفر پيش بيني مي شود .

 

نقائص و كمبودها و بي توجهي ها – گله مندي از كم توجهي ها

 

مركزيت دارستان

 
عدم گسترش حوزه نفوذ روستاي دارستان به عوامل زيادي بستگي دارد كه از مهمترين آنها بي توجهي تاريخي و  چندين دهه گذشتۀ مسئولين اجرايي شهرستان، به موقعيت ويژه اين روستا جهت مركزيت خدمات دهي به روستاهاي مجاور است، كه باعث تمركز خدمات و امكانات در روستاي ملك آباد گرديده است و دسترسي بهينه به خدمات را براي ساير مردم اين دهستان مشكل نموده است، در صورتي كه با كمي آينده نگري اين دهستان مي توانست به مركزيت دارستان شكل گرفته و خدمات را بهتر و قابل دسترس تر ارائه مي داد، اما به علت اين ظلم تاريخي حوزه نفوذ اين روستا كاهش پيدا كرده است.

X